طراحی ایده (از احساس تا داستان)
ما برای روایتگری و قصهپردازی در پروژههای شما آمادهایم و در این خصوص کلی شگفتی در تراز جهانی را تدارک دیدهایم.
گردشگری هم مانند دیگر انواع کسب و کارها یا صنایع از مناسبات علمی ایجاد کسب و کارها پیروی میکند. برای نمونه: همهی صوّر کارآفرینی از یک ایدهای که قرار است پاسخ یک نیاز در بازار مصرف و خدمات را در بین انسانها بدهد و یا حتی نیاز، دید و تقاضای جدیدی را ایجاد کند و در ادامه هم به آن پاسخ دهد، شروع میشوند. اما در گردشگری موضوع نیاز مشخص است و کارآفرینان و یا صاحبان کسب و کارها در این حوزه میدانند که قرار است به نیاز مدیریت و یا گذران اوقات قراغت مشتریان خود پاسخ دهند اما با کدام ایده؟
ایده در ایجاد تاسیسات گردشگری ممکن است از پیشینهی انسانی و یا فرهنگی محل، جغرافیای طبیعی و یا خیلی موارد دیگر جان بگیرد و با انطباق با نیاز بازار تبدیل به یک فرصت کسب و کار شود. آنچه مهم است هویت مکانی و انسانی محل پروژه، داستان برند، هویت برند و دیگر طراحیهای مرتبط، باید نمایندهی یک مفهوم (روح و کالبد) و به اصطلاح یونیفرم باشند تا یک مقصد گردشگری در ذهن مخاطبان خود باقی بماند و برای مثال: با بالا بردن نرخ بازگشت مشتری، توفیقات اقتصادی آن کسب و کار را فراهم کند.
ایده برای طراحی داستان
حتما شما هم با مفاهیمی چون اقتصاد محتوا یا تجارت محتوا آشنا هستید. برای مثال: مرغ سبز یا میوه ارگانیک، چنین واژهها و برندهایی در سایهی خود محتوا و داستانی دارند. به قول اساتید کارآفرینی و فروش این روزها قصهها هستند که میفروشند نه افراد یا محصولات!
حالا آیا پروژهی گردشگری شما راوی قصهای هست یا خیر؟
مثلا: قصهی اقامتگاه المها در امارات که از حفاظت و صیانت از المها یا همان غزال عربی (آریکس) روایت میکند، قصهی اقامتگاه کولیم در منطقه حفاظت شده پرور در استان سمنان و یا قصهی خانه نقلی کاشان.
اما در بهترین حالت یک پروژهی داستانسرا در گردشگری میبایست از ابتدا تدارک ارائهی داستان خود را در طراحی، تفسیر، معماری، برندینگ و حتی مارکتینگ ببیند.
طراحی داستان و ایجاد راهکارهای ارائهی آن نمایندهی اصلی هویت یک سرمایهگذاری در گردشگری است.
ایده برای طراحی احساس
آیا تاکنون به روش علمی به این موضوع پرداختهاید که گردشگران در پروژهی گردشگری شما و یا بعد از تجربهی آن چه احساسی دارند و یا قرار است داشته باشند؟
مثلا: احساس هیجان، احساس کسالت و حوصلههای سررفته، احساس اقبال، احساس شعف و خیلی موارد دیگر که نرخ بازگشت گردشگران را بیشتر یا کمتر میکند. شاید بپرسید چرا یک میهمان در پروژهی گردشگری ما باید دچار احساس کسالت شود؟
خوب اگر میهمان در اتاق یک مقصد و یا اقامتگاه تجربهگرا و خلاقیتمحور احساس رخوت نکند که به سراغ استفاده از محصولات مختلفی چون تجربهی پارچهبافی، کشاورزی و یا سایر محصولات دیگری که شما برای ایشان تدارک دیدهاید نمیرود، با احساسی خوب در اتاق اقامتگاه شما خلوت میکند و دیگر هیچ.
توجه به جزئیاتی این چنینی به شدت موفقیت پروژهی شما را تحت تاثیر قرار میدهد.
در مثالی دیگر: فرض کنید که شما با هدف ایجاد احساس تفاخر و پرستیژ اقدام به طراحی یک یا چند لوکیشن مفهومی در پروژهی خود کردهاید، آنچه در ادامه اتفاق میافتد تهیهی محتوا توسط گردشگران و نشر آن در فضاهای مجازی شخصی خودشان است. اینک علاوه بر اینکه هزینه تبلیغات شما در دایرهی تاثیرگذاری میهمانان بین وابستگانشان به شدت کاهش مییابد بلکه این شما نیستید که از پروژه یا اقامتگاه خودتان تعریف و تبلیغ کردهاید بلکه میهمان شماست که تلویحا این موضوع را تایید و ترویج کرده است کما اینکه هیچ ماستبندی پشت سر ماست خودش حرف نمیزند، مگر نه!
راز طبیعت در کنار شماست از طراحی ایده تا تجلی آن در داستانسرایی و روایتگری برند و پروژهی شما و در نهایت تبیین نمودار و خط احساسی میهمانانتان و تجهیز و انطباق همگی این موارد به نفع پایداری و ماندگاری کسب و کار شما.